شيرينك ما
ثمين ناز نازي ما ديروز كه بهش گفتم ماماني الهي دورت بگردم درد و بلات به جيگرم در جواب من گفت ماماني خيلي دوستت دارم الهي دورم بگردي درد و بلام به جيگرت الهي قربونش بشم ديشب كه صندلي گذاشته بود تا دستاش رو توي آشپزخونه بشوره ديدم داره مايع ظرف شويي ميزنه و آستيناشو خيس ميكنه دعواش كردم كه بچم گفت مامان آخه من گناه دارم كوچيكم داري دعوام ميكني دختر مخملي من بعد از اينكه دو تا تار موي سفيد توي موهام ديده ميگه مامان اينا مو سفيده گفتم آره مامان تازه شده گفت مامان من حرصت دادم گفتم نه عزيز دلم خودش شده داشتم مقنعه اي رو كه تازه خريده بودم اندازه سرم ميكردم و ميدوختم كه ثمين گفت مامان رنگ اين نخ با مقنعه...
نویسنده :
بابایی و مامانی
11:28
چند و چند از غم ايام جگر خون باشي
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی در مقامی که صدارت به فقیران بخشند چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن ور نه چون بنگر...
نویسنده :
بابایی و مامانی
11:15
هنر ایرانی ، دختر ایرانی
ثمین مخملی در آذر 89
روز جهاني كودك بر تمامي كودكان مبارك
رسول گرامي اسلام حضرت محمد مصطفي (ص) مي فرمايند : به كودكان خود محبت كنيد و نسبت به آنها ترحم نماييد.وقتي به آنها وعده داده ايد، وفا كنيد زيزا آنها جز اينكه شما را روزي دهنده خود ميبيند تصور ديگري ندارند. "كودك بايد در فضايي سرشار از خوشبختي و محبت و تفاهم بزرگ شود" ...
نویسنده :
بابایی و مامانی
9:49
سالروز فرخنده ترين پيوند هستي مبارك
اول مهر 1392 و اولين روز ورود دختر گل باقالي ما به موسسه خلاقيت
امروز ثمين خانمي رو از زير قرآن رد كرديم و راهي موسسه خلاقيت كودك كرديم.دخترم خيلي ذوق و شوق داشت .بابايي ما رو رسوند و من براي حدود نيم ساعت اونجا بودم و بعد خداحافظي كردم و اومدم.ثمينم خيلي خوشحال بود ولي چون خيلي مظلوم و آرومه ميترسم بچه ها اذيتش كنند.ديروز باهم رفتيم بازار و براش كفش و لباس مناسب مهد خريدم.چقدر بچم ذوق داشت.يك هفته اي ميشه كه كيف كوچولوش رو آماده كرده و هر دفعه ميرفت سرش يه چيز ميذاشت توش.از كاسه و قاشق گرفته تا جامدادي و دفتر و ... دختر گلم خيلي خيلي خانم شده الهي فداش بشم.نميدونم الان داره چكار ميكنه دل توي دلم نيست تا ساعت 12 بشه برم بيارمش دلم براش تنگ شده روز هاي ديگه هم صبح ها ميذاشتمش خونه مامان جوناش ولي ...
نویسنده :
بابایی و مامانی
10:31
ثمین جان 40 ماهگیت مبارک
دختر گلم تولد چهل ماهگیت مبارک از آغاز و از نوزادیت سپس ٤٠ روزگی و بعد ٤ ماهگی و اکنون ٤٠ ماهگی و تا همیشه  ...
نویسنده :
بابایی و مامانی
18:47
ششمین سال از آغاز عهد و پیمانمان با امام رضا میگذرد
ششمین سالگرد ازدواجمون مبارک (البته به سال قمری) وحالا در کنار ثمین عزیزمون شادیم و خوشبخت با سختی ها میجنگیم و زندگی را آسان گرفتیم و امام رضا را واسطه ای بین خود و خدایمان قرار داده ایم.به امید آنکه به همه ی آرزو هامون برسیم... ...
نویسنده :
بابایی و مامانی
20:26